معماری باروک از قرن 16 تا اوایل قرن 18 در اروپا شکوفا شد. این در نتیجه ضد اصلاحات ظاهر شد و هدف آن تحت تاثیر قرار دادن بیننده با ساختارهای نفس گیر خود بود.
ویژگی های طراحی معماری باروک
معماری باروک در اواخر قرن شانزدهم ایتالیا آغاز شد. این سبک معماری تا قرن 18 در مناطقی مانند آلمان و آمریکای جنوبی مستعمره توسعه یافت. سبک باروک با هدف روشنی ایجاد شد، یعنی کمک به کلیسای کاتولیک در به دست آوردن مجدد متخصصان اصلاحات. از آنجا که آموزههای بیشتر پروتستانهای اصلاحشده سبک معماری مینیمالیستی و تمیز را هدف قرار میدادند، معماری باروک دقیقاً برعکس عمل میکرد. معماری باروک سبکی غنی، روان، چشمگیر و دراماتیک را برای مخالفت بصری با کلیساهای اصلاح شده پیشنهاد کرد. ساختمانها معماری را چه از نظر بصری و چه از لحاظ فنی به سطح بالاتری میبرند و هدفشان این است که بیننده را با قلمروی خارقالعاده آشنا کنند که مناظر بهشت را تداعی میکند.
1.عناصر کلیدی برای جستجو در معماری باروک
برج های اریب نمای کلیسا با معماری باروک
نمای کلیسای باروک با برجهای مورب اثر جوزف کرنبرگر، حدود. 1760-1770، از طریق موزه هنر متروپولیتن، نیویورک
معماری باروک در خدمت هدفی شناخته شده است، یعنی کمک به ضد اصلاحات. بنابراین، دارای یک برنامه معماری واضح است که امکان شناسایی چندین ویژگی را فراهم می کند. ایده اصلی پشت باروک تحریک احساسات و حواس است. از آنجا که اصلاحات یک تصویر عقلانی و سختگیرانه را ترویج می کرد، کلیسای کاتولیک با اتخاذ رویکردی مخالف پاسخ داد. به همین دلیل است که هر فرم و شکلی از یک ساختمان باروک درگیر حواس است و احساسات را شعله ور می کند.
درگیر شدن با احساسات بیننده کار ساده ای نیست. بنابراین، پلان های معماری تمایل دارند بر اشکال پیچیده تکیه کنند: اغلب یک پایه بیضی شکل و تضادهای مختلف مواد و فرم هایی که به ساختمان جنبه پویا می بخشد. ترکیب فضاهای مختلف روشی مورد علاقه برای تأکید بر حرکت و حس گرایی است. اگر احساس یک ساختمان بزرگ، دراماتیک، پر از سطوح متضاد، انبوهی از منحنی ها، پیچ و تاب ها، و مجسمه های طلاکاری شده باشد، احتمالاً یک ساختمان باروک است. فضای داخلی، در بیشتر موارد، سقفی دارد که به شدت رنگ آمیزی شده است، و بیننده را به این باور می رساند که سقف واقعی وجود ندارد، بلکه سقف به آسمان یا قلمرو الهی متصل است. این ویژگی ها در نکات زیر به تفصیل مورد بحث قرار خواهند گرفت.
2.ساختمان ها و هنرمندان معروف باروک
معماری باروک طراحی ناتمام داخلی کلیسا
طراحی ناتمام قاب داخلی کلیسای باروک منسوب به جووانی ماریا گالی بیبینا جوانتر، قبل از 1769، از طریق موزه هنر متروپولیتن، نیویورک
برخی از برجسته ترین ساختمان های باروک، همانطور که انتظار می رود، در ایتالیا هستند. میدان سنت پیتر در رم یک جاذبه محبوب و تا حدی به سبک باروک است. نمونههای دیگری از رم عبارتند از نمای Il Gesú، ساختمان Sant’Ivo alla Sapienza، معروف San Carlo alle Quattro Fontane و فواره Trevi.
از سراسر اروپا، برخی از نمونه های قابل توجه عبارتند از کاخ Belvedere، کاخ Schönbrunn، و کلیسای سنت چارلز در وین. کلیسای جامع سانتیاگو د کامپوستلا و پلازا مایور در اسپانیا؛ و کلیسای جامع سنت پل در لندن.
در کنار این بناهای معروف، نام هنرمندان باروک ایتالیایی، جیان لورنزو برنینی، کارلو مادرنو، فرانچسکو بورومینی و گوارینو گوارینی را نیز باید ذکر کرد، زیرا آنها از ترندهای این سبک بودند. علاوه بر این، در خارج از ایتالیا، شایان ذکر است که آثار معماران اتریشی یوهان برنهارد، فیشر فون ارلاخ و معمار انگلیسی کریستوفر رن.
3.همه چیز در معماری باروک جریان دارد
طراحی سقفی به سبک باروک متأخر توسط ژان براین، بدون تاریخ، از طریق موزه هنر متروپولیتن، نیویورک
با طرح های معماری که فراتر از اشکال هندسی سنتی است و اغلب از الهامات دیگری مانند حروف یا ترکیبی از فرم های تقلید از یک عنصر طبیعی استفاده می کند، معماری باروک بسیار متنوع است. به دلیل پیچیدگی پلان، فرصت های بیشتری برای معماران وجود دارد که با اشکال و فرم ها بازی کنند، همه به خاطر حرکت بصری.
از آنجا که معماران باروک آرزوی انجام غیرممکن را داشتند، یعنی ایجاد حرکت در ایستاترین شکل هنر، به منحنی ها متوسل شدند. بنابراین منحنی ها و منحنی های متضاد به موتیف غالب تمام معماری و هنر باروک تبدیل شد. همانطور که در معماری رنسانس، ستون ها همچنان عنصر اصلی برای نمای ساختمان بودند. به همین دلیل، هنرمندانی مانند برنینی به سرعت فهمیدند که باید ستونهای مواج بسازند تا ظاهری پویا داشته باشند. بالداچینوی معروف برنینی از سنت پیتر در رم نمونه ای عالی از این اثر پویا است. گوارینو گوارینی برای پیشبرد بیشتر در پیگیری حرکت، شروع به استفاده از نظم موجی کرد که مخفف سیستمی از عناصر موج دار بود که ظاهر نهایی انحنای پیوسته را ایجاد می کرد.
4.قدم به بهشت رنگ ها بگذارید
گالری کوچک باروک از کاخ شونبرون در وین، اتریش
همه معماری های تاریخی شامل سنگ و عناصر کسل کننده نیستند، که به ویژه در مورد معماری باروک صادق است. رنگ و نقاشی نقش مؤثری در تحقق پیچیده یک ساختمان داشتند. اگر هنرمندان رنسانس نقاشی سقف را برای مشتریان شروع کردند، باروک آن را به سطح دیگری برد. در دوران رنسانس، این یک ویژگی اختیاری بود. برای جنبش باروک، به یک استاندارد تبدیل شد. با این حال، نقاشی تنها نوع تزئین سقف مورد استفاده نبود. سقفهای چوبی هنوز از دوران رنسانس مورد استفاده قرار میگرفتند، اما اکنون دارای حفرههای رنگآمیزی یا طلاکاری شدهاند و به سقفهای لاکونار تبدیل میشوند، زیرا فضای متقابلی از فضاهای خالی و پر را نشان میدهند.
هنگامی که سقف از چوب ساخته نمی شد، از تنوع غنی از گچ بری ها برای ایجاد عمق استفاده می شد. گچ بری از گچ با سنگ مرمر ریز پودر شده ساخته شده و سپس مدل سازی شده و روی سقف اعمال می شود و یک جنبه سه بعدی ایجاد می کند. گچ بری ها اغلب با تاج گل هایی از برگ ها و گیاهان مختلف، اشکال هندسی و گاهی اوقات برخی از پیکره های انسانی مانند کوپید تزئین می شدند. آنچه در اینجا باید بر آن تاکید شود این است که باروک سبک بسیار متنوعی بود که از ترکیب تکنیک های مختلف برای به دست آوردن اثر دلخواه بدش نمی آمد. بنابراین، سقف نقاشی شده به احتمال زیاد دارای تزئینات چوبی و گچبری است.
5.شیطان در جزئیات نهفته است
جزئیات طلایی از گالری کوچک از کاخ شونبرون در وین، اتریش
اگر سبک معماری وجود داشته باشد که در جزئیات پیشرفت کند، مطمئناً سبک باروک است. معماری باروک ماموریت اصلی خود را به طور گسترده از جزئیات استفاده کرد. به همین دلیل، ساختمانهای باروک غالباً عظیم و ماورایی تلقی میشوند. نمی توان همه جزئیات را در یک دیدگاه درک کرد. همه چیز جمع شده است تا آنقدر الهی به نظر برسد که گویی به بهشت قدم گذاشته اید و امور دنیوی را پشت سر گذاشته اید.
این تعهد به جزئیات در همه جا قابل مشاهده است: روی دیوارهای تزئین شده با مجسمه های زیبای چوبی، مرمری و سنگی، روی سقف اغلب طاقدار و نقاشی شده، و در تزئینات تزئین شده کوچک. معماری باروک از تمام مصالح موجود استفاده می کند. هنرمندان و معماران از مواد تا حد ممکن به درستی استفاده می کردند به این معنا که از چوب برای طرح های بسیار پیچیده، سنگ برای عناصری که باید بادوام باشند و سنگ مرمر برای گران ترین قطعات استفاده می کردند. از آنجایی که امروزه بناها توسط معماران به عنوان یک توده منسجم و منسجم دیده میشود، تزئینات نقش مهمی در اتحاد بخشهای مختلف یک ساختمان داشتند. مجسمههای معماری و نقوش گیاهی و زینتی به عناصری حیاتی برای کمک به جریان چشم بیننده از کف به دیوارها و تا سقف تبدیل میشوند، بدون اینکه آنها را بهعنوان جابجایی از دیگری درک کند.
6.کلیدواژه معماری باروک: توهم
کاخ معماری باروک شونبرون آینه گالری بزرگ
گالری آینه از گالری بزرگ کاخ شونبرون در وین، اتریش
عظمت کلمه جهانی است که می تواند هر ساختمان باروک را توصیف کند، که ما را به ویژگی کلیدی دیگری می رساند: توهم. برای آوردن الوهیت به کاخ یا کلیسای خود، شخص باید بودجه کافی داشته باشد که بتواند گران ترین مواد را پوشش دهد. با این حال، همه نمی توانند هزینه های گران قیمت ساخت بناهای تاریخی بزرگ باروک را پوشش دهند. اینجاست که توهم وارد عمل می شود: این ویژگی بود که می توانست برخی از هزینه ها را کاهش دهد و در نتیجه ساخت و ساز را تا حدودی مقرون به صرفه تر کند. دلیلی وجود دارد که چرا باروک به شوخی در میان مورخان هنر نوعی کیچ در نظر گرفته می شود.
سنگ مرمر، طلا، نقره، مروارید و غیره مواد گران قیمتی بودند که همیشه نمیتوانستند برای یک ساختمان سرمایهگذاری کنند. معماری باروک بسیار مبتکرانه است زیرا از توهم برای ایجاد حس مصالح گران قیمت استفاده می کند. به عنوان مثال، در محراب اصلی یک کلیسای باروک، به احتمال زیاد مجموعه ای از ستون های بزرگ وجود دارد. با نگاهی دقیق تر، بیننده فکر می کند که آنها از سنگ مرمر ساخته شده اند، اما در حقیقت، ستون ها در واقع از چوب ساخته شده اند و روی آنها نقاشی می شوند تا توهم بصری مرمر را ارائه دهند. این کار به قدری ماهرانه انجام شد که بیننده به راحتی و اغلب فریب خورد. عناصر تزئینی به رنگ طلایی رنگ آمیزی می شدند تا ظاهر طلای واقعی را نشان دهند، سقف ها دارای قاب های نقاشی شده بودند که جلوه قاب های سه بعدی معتبر را به وجود می آورد و غیره. باروک با بینایی و حواس خود بازی می کرد.
7. بازی با نور
محراب نقره ای باروک برنو موراویا جمهوری چک
در تئاتر، نور نقش اساسی دارد. بسته به نحوه تنظیم آن، می تواند به تماشاگر نشان دهد که محیط شاد یا شوم است. معماری باروک هیچ استثنایی نداشت زیرا این سبک با هدف ارائه دراماتیک در تمام اشکال هنری آن بود. چگونه می توان یک شخصیت دراماتیک به دست آورد، اگر نه با دستکاری نور؟
اما چگونه می توان نور را در ساختمان هدایت کرد؟ به هر حال، نور یک نقاشی ساکن و یک مجسمه نیست. این می تواند با کنار هم قرار دادن پیش بینی های قوی، که با فرورفتگی های ناگهانی و عمیق تکمیل می شود، انجام شود.
راه دیگر انجام این کار شکستن سطح و نامنظم کردن آن است. عناصر اصلی معماری که به این امر کمک کردند، تزئینات حکاکی شده کوچکی بود که هم نور و هم سایه را در کنده کاری های خود پنهان می کرد و از دور حس حرکت را ایجاد می کرد. راه دیگر دستکاری نور با ترکیب ساده مواد مختلف است که باعث شکستن سطح می شود. هر ماده به طور متفاوتی نور و سایه می گیرد. بنابراین معمار با استفاده از متریالهای متعدد میتوانست مانند نقاشی کاراواجو یک بازی نور و سایه با کنتراست بالا ایجاد کند.
8.معماری باروک: تسلط بر همه چیز
طراحی سقف trompe loeil معماری باروک
طراحی سقفی به سبک باروک با تابلوی مرکزی در ترومپ لوئی توسط ژول-ادموند-چارلز لاشیز، قرن 19.
از بسیاری جهات، معماری باروک نقطه اوج تمام سبک های موجود تا زمان تولدش است. به همین دلیل است که می توان گفت که متضمن جلوه ای از تسلط نهایی است. صنعتگر باروک بودن به این معنی است که تمام درسهای هنر باستان، قرون وسطی و رنسانس را جذب کردهایم تا چیزی را ارائه دهیم که ریشه در شیوههای آنها دارد، اما از نتایج آنها پیشی میگیرد. از نظر زیبایی شناختی، نمی توان بحث کرد که چه سبکی دلپذیرتر است. بالاخره این به بیننده بستگی دارد. با این حال، معماری باروک هیجان بصری و شگفتی را ارائه می دهد.
اگر کلمات برای متقاعد کردن کافی نباشد، خود آثار هنری این کار را انجام خواهند داد. کافی است به آثار برنینی چه در معماری و چه در مجسمه سازی نگاهی بیندازیم تا بفهمیم تسلط واقعی به چه معناست. هنرمند باروک می تواند از مواد با حداکثر توان خود استفاده کند و به یک استاد واقعی تکنیک تبدیل شود. محصولات هنری این دوره شما را به این فکر میاندازد که آیا چیزی واقعاً از سنگ ساخته شده است یا واقعاً زنده است.